این همه دغدغه ی بود و نبودت ز چه روست؟

وین همه کوکبه ی غیب و شُهودت ز چه روست؟

 

گیرم آهن بشود در کف دستان تو موم *

حیله و وسوسه ی عمر خُلودت * ز چه روست؟

 

همچو صالح به لب چشمه بری ناقه*ی حق

تیغ بُران به کف قوم ثمودت* ز چه روست؟ 

 

دیو و دد تخت سلیمان همه تاراج برند 

روی اورنگ سبا*حرص صعودت ز چه روست ؟

 

آنکه آتش کند او همچو گلستان داند 

آتش افروز شدی*، وانگه خُمودت* ز چه روست 

 

رانده از درگه او گشته چو آدم ز هوس 

تا بدانی همه ی رنج و فُرودت* ز چه روست 

 

آخر این زیور دنیا به چه ارزد چو رَوی 

حسرت سیم و زر و بود و نبودت ز چه روست؟ 

 

ای که در پرده کنی فسق به نام قرآن 

در مصّلا به رخت نقش عُبودت* ز چه روست؟ 

 

فاش گوید به تو این مرغ شباهنگ که بگو 

نامه در دست چپ و روی کبودت ز چه روست  ؟**

 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

* موم  = اشاره به آیه قرآن که گفته ما آهن را در دست 

داوود چون موم کردیم

* عمر خُلود = عمر جاودان 

* ناقه صالح = همان شتری که خداوند برای صالح 

فرستاد و قوم ثمود آن را کشتند که بعد از سه روز 

همه قوم از بین رفتند .

* قوم ثمودت = قومی که مانند این قوم نافرمان و ظالم باشند 

* اورنگ سبا = تخت ملکه سرزمین سبا 

* آتش افروز شدی، کنایه از اینکه همچو نمرود شدی

* خُمود = خاموشی و سکوت 

* فرود = منظور رانده شدن از بهشت به زمین 

* عُبودت = بندگی و طاعت 

 

** این بیت اشاره به آیه ای از قرآن دارد که خداوند فرموده عده ای در م نامه اعمال آنها در دست چپ و با رویی کبود خواهند بود 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یادداشت های یک برنامه نویس آی او اس سفر به باکو بارنجی ، با ما بهترین باشید. امام زمان(عج) Bobby پژواک شرق Zaine کپسول آتش نشانی رهاورد ریاضی سخت دانلود رمان